سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ashke talkh

صفحه خانگی پارسی یار درباره

کجایی..... ؟!

    نظر

 

این صبح ، این نسیم ، این سفره مهیا شده سبز،

این من و این تو

همه شاهدند

که چگونه دست و دل به هم گره خوردند …

یکی شدند و...
تو از آن سو آمدی و او از سوی ما آمد،آمدی و آمدیم .

اول فقط یک دل بود . یک هوای نشستن و گفتن .

یک بوی دلتنگ و سرشار از خواستن . یک هنوز باهم ساده .

رفتیم و نشستیم ،خواندیم و گریستیم .

بعد یکصدا شدیم . هم آواز و هم بغض و هم گریه ؛ همنفس برای

باز تا همیشه باهم بودن.

برای یک قدم زدن رفیقانه ،برای یک سلام نگفته ،برای

یک خلوت دلْ خاص ، برای یک دل سیر گریه کردن…

برای همسفر همیشة عشق …باران!

باری ای عشق ،اکنون و اینجا ،هوای همیشه ات را نمی خواهم

نشانی خانه ات کجاست؟!
 یگانه.